براساس آخرین آمار ستاد مبارزه با موادمخدر، تهران ۵۰۰ زن کارتنخواب دارد؛ ساماندهی زنان کارتنخواب مشکلی است که سازمانهای زیادی با آن درگیر هستند و برنامههای مختلفی مانند جمعآوری اجباری، خانههای بهاران، خانههای بین راهی و… را اجرا کردهاند، اما هنوز شاهد حضور زنان و دختران زیادی در خرابههای شوش، آزادگان و… هستیم. البته همه زنان و دختران بیخانمان معتاد نیستند و حالا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پا به میان گذاشته و پیشنهاد راهاندازی مکانی برای زنان و دختران بیخانمان را داده است. به گفته علی ربیعی، بسیاری از زنان از سنین پایین و بر اثر معضل طلاق و بیخانمانی، در معرض سوءاستفاده قرار گرفتهاند، به همین دلیل برپایی مکانهایی برای اقامت این زنان، الزامی است. زنانی که اگر مکانی برای خواب شب داشته باشند، از گرفتاری خیلیهایشان در آسیبهای اجتماعی جلوگیری میشود.
مسئولان ۲۰ سال عقب هستند
لیلا ارشد، آسیبشناس و مدیرعامل خانه خورشید، معتقد است: «متاسفانه ۲۰ سال طول کشید که مسئولان باور کنند معضلی به نام زنان کارتنخواب، دختران فراری و… وجود دارد. ۲۰ سال طول کشید تا از وزیر کشور گرفته تا عضو شورای شهر اعلام کنند، باید به داد آسیبهای اجتماعی زنان رسید.»
او به «فرهیختگان» میگوید: «سالهاست فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی درمورد زنان و دخترانی که به هر دلیلی به تهران و دیگر کلانشهرها پناه میآورند، توصیه میکنند تا جلوی سوءاستفاده از این زنها و دختران گرفته شود، اما متاسفانه کمتر مسئولی گوش به حرفها و توصیههای ما داد.»
ارشد در مورد اینکه آیا با صحبتهای وزیر درباره برپایی مکانهایی برای زنان و دختران بیخانمان موافق هستید یاخیر، میگوید: «جلوی آسیب را هر زمان که بگیریم، میتواند درمان خوبی باشد. خلأ چنین فضایی همیشه احساس میشد، اگرچه دیر به فکر انجام چنین کاری افتادهاند، همین موضوع میتواند بهعنوان شعله شمعی در تاریکی مطلق باشد.»
او درباره اینکه آیا راهاندازی چنین مکانی موازیکاری با فعالیت خانههای میانراهی نیست، میگوید: «تا الان هیچ آماری درمورد اینکه آیا خانههای میانراهی فعالیتشان را خوب انجام میدهند یا نه، اعلام نشده است؛ هیچکس نمیداند این خانهها با ظرفیت محدودی که دارند آیا زن معتاد را پذیرش میکنند یا زن بیخانمان. به هر حال اگر فعالیتشان را خوب انجام میدادند، کار به اینجا نمیرسید که وزیر کار احساس خلأ کند و بگوید لازم است مکانی برای اقامت زنان بیخانمان راهاندازی شود.» به گفته ارشد، اینکه هر مسئولی نسخهای برای آسیبهای اجتماعی میپیچد، راهحل درستی نیست. بهتر است مسئولان به جای اینکه هر موضوعی را خودشان تجربه کنند، از تجربیات سازمانهای مردمنهاد و خیریههایی که سالهاست در این راه کار میکنند، استفاده کنند تا شاید بتوانند عقبماندگیشان در این حوزه را جبران کنند. او تاکید میکند: «متاسفانه واسپاریهایی که در گذشته انجامشده درست نبوده، یعنی کار یا به افراد غیرمتخصص یا به افرادی سپرده شده که منافع مالیشان نسبت به هدفشان اولویت داشته و هدف اصلی را رها کردهاند.»
ارشد میگوید: «مسئولیت کمپ، محل اقامتی و… را به فردی میسپارند و دیگر هیچ نظارتی بر آنجا ندارند، این باعث میشود بیشتر این مکانها موفقیتی را که در اول برایشان تعریف شده است، به دست نیاورند.» او میافزاید: «اگر مسئولان که در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت میکنند، بیشتر با سازمانهای مردمنهاد همکاری کنند و به آنها و تجربیاتشان اعتماد کنند، وضعیت آسیبهای اجتماعی بهویژه موضوع زنان را میتوان تا حدودی بهبود بخشید.» ارشد معتقد است که باید پذیرفت زن کارتنخواب، دختران فرار و مادران و فرزندان بیخانمان وجود دارند و برایشان فکر چاره کرد. ساخت خوابگاه برای این افراد میتواند آنها را از آسیبهایی که در شب تهدیدشان میکند، نجات دهد. زنان بهبودیافتهای که بعد از ترک، در خیابان رها میشوند نیز، اگر جایی برای خواب داشته باشند، امکان بازگشت دوبارهشان به اعتیاد و پاتوقهای مصرف موادمخدر، کاهش پیدا میکند.
مطهره واعظیپور
منبع: روزنامه فرهیختگان